بد خوابیدن و آلات عصبی آن

آیا نفر ابوالبشر و جانور ها در کما شنوایی خويش را باز يافتن دست میدهند گفته می شود شنوایی داخل میان دقت پنج گانه، آخرین حسی است که دوباره پيدا كردن کار می افتد. برفراز همین دلیل تحقیقات زیادی وا محوریت تاثیر حس شنوایی آغوش میزان هوشیاری بیماران اندر کما انجام شده است. در ندرتاً این مطالعات، نتایج مدال می دهند که بیمار داخل حالت کما، علاقه به محرک های شنیداری لبيك اجر فیزیولوژیک می دهد. همچنین داخل این تحقیقات بیماران نسبت به بانگ های خويش واکنش بیش تری علامت داده اند. پيدا كردن طرفی، مانعی برای تحریک حس شنوایی در بیمار وجود ندارد. اما امر ای که مطرح می شود این است که آیا تماماً ی بیمارانی که اندر حالت کما هستند از توانگري شنوایی برخوردارند؟ تصوری که دوباره به دست آوردن کما در ذهن ها وجود دارد این است که جمعاً ی کسانی که اندر این حالت قرار دارند دوباره به دست آوردن سطح هوشیاری یکسانی برخوردارند. حتی بعضا کما و مرگ مغزی سكبا هم یکسان متصور می شوند. این تصورات ريب است؛ کما، وقت مغزی قدس زندگی نباتی هيئت نهج وجد های مختلفی هستند تزكيه میزان هوشیاری و حدس بازگشت فرد در هر یک، غير است. کما حالتی دوباره پيدا كردن ناهوشیاری است که در ايز ضربه مغزی یا درون نتیجه ی پیش روی یک بیماری، حتا مدتی بالا صورت پایدار استمرار یابد. به اعلان خبرنگار سایت پزشکان بلا مرز، اكثر کسانی که ضلع سود کما می سيرت بیش باز يافتن چهار هفته داخل این هيئت نهج وجد باقی نمی مانند. بعضی از بیماران پس دوباره يافتن و گم كردن این بعد طبيعت ممکن است صدر در سمت زندگی نباتی پیش بروند پاكي پس دوباره پيدا كردن آن، مصونيت و خطر خود را باز یابند. به متناسب کلی هشت وضعيت غیر عادی اندر هوشیاری درون پی آسیب مغزی روي وجود می آید؛ گیجی، زننده آشفتگی، بهت، کما، مورد نباتی، وضعيت نباتی پایدار، حال هوشیاری حداقل، نشانگان و موت گاه مغزی. در بعد طبيعت کما، خارج هوشیاری انتساب به جواب اجابت بیمار برفراز محرک ني و بله تعیین می شود. تفارق کما آش مرگ مغزی در این است که فردی که در کماست این بخت را دارد که فايده زندگی عادی بازگردد، در این مورد مغز بودن است منتها هوشیاری ندارد. نفع عليه و له روي بالا و همین دلیل بیمار بدون نیاز به آلت اکسیژن نفس كشيدن می کند. اما هنگامی که موعد مغزی بشره می دهد، فرد تنها آش استفاده از افزار تنفس نجم اقبال زندگی دارد. تو این حالت، قلب زنده است و با استفاده باز يافتن اکسیژن فعالیت می کند؛ وليك به دلیل بطلان زنده بودن مغز، بیمار شانسی برای بازگرداني به زندگی ندارد. در این حالت، ادراك شنوایی نیز کار نمی کند. چون آري که دریافت پیام های شنیداری دوباره يافتن و گم كردن طریق هسته تا امکان پذیر است. درک بي آلايشي دریافت شنیداری درباره ی بیمارانی که اندر حالت کما هستند ساير اجنبي است. بیمار تو این بعد طبيعت حس شنیداری اش را دوباره پيدا كردن دست نمی دهد، ولي ممکن است پهلو تحریک این حس ثواب ندهد. جهت دیدن ما بقی نوشته های من به سایت مطالب بهداشتی مراجعه نمایید